مرگ بر فيس بوك!
مرگ بر فيس بوك!
درباب تبیین معيارهاي دوگانه غرب در مورد آزادي بيان

اشاره: رمزي بارود Ramzy Baroud روزنامه نگار فلسطيني -آمريكايي و سردبير نشريه PalestineChronicle، در يادداشتي كه در سايت شخصي خود درج نموده، بي حرمتي شبكه هاي اجتماعي همچون فيس بوك به ارزش هاي اسلامي را جزئي از استراتژي كلان اسرائیلی ها و ايدئولوگ هاي راست گراي غربي براي بدنام ساختن اسلام دانسته و معيارهاي دوگانه غربيان در مورد آزادي بيان، دموكراسي و حقوق و آزادي هاي انساني و همچنين اشغال گري غرب را از جمله عوامل خشم و عصبانيت جوامع مسلمان از قدرت هاي غربي بر مي شمارد.
مسلمانان هر گونه ترسيم پيامبر خود را كفر آميز مي دانند". عبارت فوق بطور كامل خشم مسلمانان در تمامي مناطق دنيا از تلاش هاي تحريك آميز بعضي هنرمندان براي ابراز به اصطلاح آزادي بيان خود و ضد دموكراتيك جلوه دادن مسلمانان بيان مي نمايد؛ ولي اين عبارت در عين حال تفسير بسيار ساده انگارانه اي از اين مسئله پيچيده به شمار مي آيد.
نيازي به انكار - و همچنين احساس شرم- از اين واقعيت وجود ندارد كه تمامي مسلمانان بيشترين احترام را نسبت به پيامبر خود قائل هستند. علي رغم كاهش مستمر تعداد معتقدين در جوامع سكولار غربي، مسلمانان جهان هر روز نسبت به آيين خود استوارتر مي گردند. با اين وجود در حالي كه خشم مسلمانان از گستاخي اخير تعدادي از كاربران فيس بوك ممكن است يك گزارش خبري ساده - يعني ارزش هاي غربي در برابر تنگ نظري مسلمانان- به نظر برسد ولي ريشه هاي واقعي اين خشم و انزجار به سادگي ناديده گرفته مي شود.
توصيف ساده لوحانه رسانه هاي غربي از اين گونه مسائل، موجب مي شود تا حاميان آزادي بيان بار ديگر مسلمانان را به خاطر مردود شدن در آزمون دموكراسي تخطئه نمايند.
ماجراي اخير فيس بوك نيز نمايانگر قصه كهنه اي از اين قبيل است. شماري از هنرمندان مغرض تحت لواي آزادي بيان، در عين آگاهي كامل از واكنش هاي احتمالي توده هاي مسلمانان در برابر اقدام خود ماموريت مناقشه برانگيزي را برعهده گرفته اند. توده هاي مسلمان به طور قابل پيش بيني، با تظاهرات خشم آلود، سوزاندن پرچم، و تقبيح آمريكا، اسرائيل، فيس بوك، يوتيوب و... به اين گستاخي ها واكنش نشان مي دهند. علاوه بر اين هر دولتي هم كه متحد ايالات متحده پنداشته شود، مورد آماج محكوميت بخاطر اين تحريكات كفر آلود قرار مي گيرد. از اين رو توده هاي مسلمان از هر سو مورد هجمه قرار مي گيرند: توسط رسانه ها، دشمنان اسلام، نيروهاي راست گرا در غرب و همچنين دولت هاي خود.
اين وضعيت دست آويز هاي بيشتري در اختيار اسلام هراسان قرار مي دهد كه همواره در راستاي توجيه ترسيم نژاد پرستانه خود از مسلمانان بدنبال دامن زدن به اين گونه مسائل هستند. افرادي همچون دانيل پايپز، آلن دِرشوويتز، و ديگر به اصطلاح كارشناسان به تلويزيون ها هجوم آورده و مسئوليت برانگيختن جهانيان بر ضد اسلام را بر عهده مي گيرند. اين افراد از زبان حرفه اي كه سال هاي متمادي با عنوان آكادميك از آن بهره گرفته اند در اين گفتمان تقليل گرا و نژاد پرستانه خود استفاده مي كنند.
چرا اين به اصطلاح دانشگاهيان و روشنفكران به دنبال بدنام ساختن دين اسلام هستند؟ و چرا مسلمانان همان نقشي كه اين ها ميخواهند را بازي مي كنند؟
بايد ذكر كرد اين حاميان آزادي بيان در دفاعيات خود همواره گزينشي عمل مي كنند. يعني زماني كه مقدس ترين نمادهاي اسلام و پيامبر آن، مورد استهزاء قرار مي گيرد آزادي بيان نيز اهميت پيدا ميكند. ولي موقعي كه نظراتي مغاير با برنامه هاي آنها ابراز مي شود همين مدافعان آزادي بيان خشمگين شده و هرگونه ابراز نظر درباره اسرائيل و جنايات جنگي آن عليه فلسطينيان را بر نمي تابند. بهتر است نحوه برخورد با قاضي ريچارد گلدستون كه خود يك يهودي است را به خاطر اشاره به جنايات سبعانه اسرائيل در غزه را بياد آوريم. علاوه بر اين همين حاميان آزادي بيان به هنگام محروميت مسلمانان از حق آزادي ابراز ارزش هاي خود، فراموشكار مي گردند. به عنوان نمونه به هنگامي كه تعصبات راست گرايانه غربي ها حق زنان مسلمان براي پوشاندن مو يا چهره خود را نقض مي كند هواداران آزادي انديشه و بيان كجايند؟
با اين حال بايد اشاره كرد كه بد نام ساختن اسلام و مسلمانان صرفا يك استراتژي تصادفي نيست. در واقع ايدئولوگ هاي راستگرا و یهودیان نژادپرست سال هاي متمادي بويژه متعاقب جنگ افروزي آمريكا در افغانستان و عراق برنامه هاي كلاني را براي افزايش احساسات ضد اسلامي در كشورهاي غربي در پيش گرفته اند. هدف از اين نوع توطئه ها نيز عبارت است از غير انساني جلوه دادن مسلمانان، نامتمدن نشان دادن آنها و كم ارزش كردن حقوق انساني آنها. به عبارت ديگر نبايد با معيارهايي كه در مورد غربيان ِاعمال مي شود با مسلمانان برخورد كرد چرا كه نتوانسته اند با ارزش هاي غربي كنار بيايند. في المثل تظاهرات خشمگينانه در پاكستان دليلي بر اين مدعاست. اين نوع تظاهرات جنگ را آسان و تحريمها بر ضد مسلمانان را توجيه پذير تر مي سازد.
چرا مسلمانان نيز طبق اين سناريو عمل مي كنند؟ در واقع مسئله بدين گونه نيست. بايد اذعان داشت كه بسياري از ملت هاي مسلمان بين دو لايه بيدادگري و سركوب قرار گرفته اند: از بيرون - جنگ و اشغال گري، مداخله در امور داخليشان به مثابه تحقير و استثمار - و فشار هاي داخلي - فساد، ظلم و محروميت از حقوق از جمله آزادي هاي گوناگون. در واقع دولت هايي كه متحد آمريكا قلمداد مي شوند اين حقوق مسلمانان را نقض مي كنند. جوامع مسلمانان تحت اين فشارهاي داخلي و خارجي، هرچه محكم تر به نمادهاي اسلامي جاويدان خود چنگ مي زنند. از نظر بسياري از مسلمانان دين اسلام چيزي بيشتر از يك سبك زندگي يا پاسخ به سوالات غير دنيوي به شمار مي آيد. اسلام موجب اميدواري آحاد مسلمانان شده و همچنين به حفظ انسجام و همبستگي اجتماعي آنان نيز ياري مي رساند. هر چه زندگي افراد دشوارتر شده و بيشتر تحت ستم، استثمار و محروميت قرار گيرند، اعتقاداتشان نيز راسخ تر مي گردد. با در نظر گرفتن تمامي جوانب، توهين به آيين اسلام، بي احترامي به پيامبر اسلام، بي حرمتي به نمادها و ارزش هاي اسلامي در واقع برابر است با محروم ساختن توده هاي مسلمان از تنها منبع عزت و اميدواري شان. افرادي كه فكر مي كنند مسلمانان با آزادي بيان مخالفت دارند تنها بخش بسيار كوچكي از ماجرا را مي بينند. آگاهان از تاريخ به خوبي مي دانند كه پيشرفت هاي متعدد مسلمانان در علوم، هنر و ادبيات و ترجمه هاي تاثير گذار از آثار عظيم اسلامي، اروپايي ها را قادر ساخت كه رنسانس علمي و فكري خود را آغاز نمايند. افزون بر اين آناني كه مي خواهند از واقعيت ماجرا باخبر شوند بايد بدانند زماني كه يك زن پاكستاني شعار "مرگ بر فيس بوك" را سر مي دهد وي در واقع صرفا به يك وب سايت شبكه اجتماعي اشاره نمي كند؛ چرا كه خود مسلمانان نيز براي به اشتراك گذاردن ديدگاههاي خود با ديگر مردم جهان از اين نوع سايت ها بهره مي گيرند. در واقع اين زن سوء استفاده از آزادي بيان براي تحقير مردم خود را سرزنش مي كند. وي در كنار جوامع اسلامي اروپا ايستاده كه آزادي ها و حقوق مدني شان مورد هجمه شديدي قرار گرفته است. در واقع وي از جنگ در افغانستان، بمباران مداوم بيگناهان در پاكستان، اشغال عراق، تجاوز به زنان و به نمايش گذاشتن زندانيان برهنه و محاصره غزه خشمگين است. بايد دانست كه معيارهاي دوگانه غربيان راجع به دموكراسي، آزادي بيان و بيدادگري و مصائب ملتش وي را خشمگين ساخته است.
منبع: سروش ملت