نقش و اهداف ترکیه در روند تحولات افغانستان:

 دلایل و پیامدها

 

نویسنده : امیرمحمد سوری:گروه مطالعات اوراسیا

دوستان و خوانندگان گرامی! محتوای این نوشته مربوط به نویسنده آن است و نگاه نویسنده به هیچ وجه نگاه وبلاگ و دیدگاه وبلاگ دراین خصوص نیست. این نوشته با وجود اینکه خیلی نگاه ایرانی به مسأله دارد، اما بازهم ارزش خواندن را دارد که هموطنان ما آن را بخوانند.

چکیده

روند تحولات افغانستان، وضعیت پیچیده و بغرنجی را طی می­کند. تداوم اختلافات دولت مرکزی حامد کرزی با گروه طالبان، به موازات طرح ورود جریان میانه­رو طالبان به فرایند صلح افغانستان در شورای عالی صلح این کشور، تداوم درگیری­های گروه طالبان با کشورهای عضو ائتلاف، سوء‌ظن‌ها و اختلافات تاریخی افغانستان با پاکستان و به رسمیت نشاختن گروه طالبان از سوی جهموری اسلامی ایران در فرایند صلح افغانستان، موجب شده است تا فضا برای ورود بازیگران منطقه­ای دیگری مانند روسیه و ترکیه به صحنه تحولات افغانستان فراهم شود؛ که با توجه به مقبولیت ترکیه نزد طرف­های غربی، دولت افغانستان و گروه‌های متخاصم به‌ویژه طالبان، آنکارا با برخورداری از پیوندهای دیرپا و مستحکم با جهان غرب و به عنوان تنها کشور مسلمان عضو ناتو از یک سو و اتخاذ سیاست­های متوازن حزب عدالت و توسعه از سویی دیگر، توانسته است از جایگاه مناسبی در مقایسه با سایر بازیگران در صحنه معادلات پیچیده افغانستان برخوردار شود که برگزاری اجلاس سه جانبه این کشور با افغانستان و پاکستان (فرایند آنکارا)، نمونه بارز آن به شمار می­رود. در این میان به نظر می­رسد با توجه به ورود بازیگران جدید به صحنه تحولات افغانستان، اتخاذ تحرک بیشتر از سوی جموری اسلامی ایران بیش از گذشته احساس می­شود، تا در پرتو آن ایران بتواند از پویایی و تحرک بیشتری در فرایند صلح این کشور برخوردار شود. بنا به اهمیت این موضوع، در این نوشتار کوشش می­شود نقش و اهداف آنکارا در روند تحولات افغانستان به‌ویژه در چهارچوب مناسبات سه جانبه ترکیه، پاکستان و افغانستان و پیامدهای این تحول، مورد بررسی قرار گیرد تا درک بهتری از اهداف و منافع این بازیگر در صحنه تحولات افغانستان حاصل شود