مخالفین دولت، حداقل روزیک نفر را می کُشند

میثم مهریار

 

با قتل حد اوسط یک نفر در هر روز و یک حملهء انتحاری در هر 2 یا 3 روز، شورشیان مسلح به طور گسترده سطح خشونت ها را در افغانستان بالا برده اند و بدین ترتیب آنها به بزرگترین قاتل افراد ملکی مبدل شده اند. به نوشتهء نیویارک تایمز این موضوع را سازمان ملل متحد در گزارش اخیر خود به روز شنبه به نشر رساند.
این گزارش همچنین تایید می کند که تعداد تلفات افراد ملکی که در نتیجهء عملیات نظامی امریکا و متحدین به قتل می رسیدند، به طور مدوام کاهش یافته است. ولی به صورت کل، این گزارش، افزایش اقدامات نظامی را در قسمت ازدیاد خشونت ها، مقصر می داند.
طبق این گزارش، حملات انتحاری و قتل کارمندان حکومتی در 3 ماه گذشته، به طور قابل ملاحظه، ازدیاد یافته است. علاوه بر این، در مقایسه به سال 2009 میلادی، انفجار بمب های کنار سرک در 4 ماه اول سال 2010 میلادی، دو چند افزایش یافته است. دلیل عمدهء افزایش خشونت ها، گسترش عملیات در جنوب افغانستان به خصوص ولایات هلمند و قندهار است.
به اساس گزارش سازمان ملل افراد ملکی بیشتر قربانیان این خشونت ها می گردند و تعداد افراد ملکی که از اوسط ماه مارچ تا اوسط ماه جون توسط شورشیان کشته شده اند، 70 درصد افزایش را در مقایسه به 3 ماه سال گذشته در همین مدت زمان نشان می دهد.
گزارش می افزاید، شورشان با قتل حد اوسط 7 نفر غیر نظامی در هر هفته، به تهدید افراد ملکی ادامه می دهند. این نوع قتل ها 45 درصد افزایش را در مقایسه به سال 2009 نشان می دهد. از اول جنوری الی اخیر ماه اپریل، تعداد افراد ملکی که در نتیجهء بمب های کنار سرک کشته شده اند، 94 درصد افزایش را در مقایسه به عین مدت زمان در سال 2009 نشان می دهد.
در گزارش سازمان ملل همچنین آمده است که از اوسط ماه مارچ الی اوسط ماه جون، بیش از 330 طفل در نتیجهء افزایش خشونت به ویژه در هلمند، مناطق شرقی و شمال شرقی افغانستان، کشته شده اند. طبق این گزارش، شصت درصد این اطفال، توسط شورشیان، کشته شده اند.

این گذارش درحالی نشرشده است که به تازگی وزارت داخله کشور اعلام کرده است که از میان تمام 396 ولسوالی افغانستان فقط 9 ولسوالی آن از امنیت برخوردار اند، دیگرتمامی ولسوالی های کشور درمعرض تهدیدات امنیتی قرار دارند ویاهم درکنترول نیروهای مخالف دولت اند ویا بطورگسترده ناامن می باشند.

هرچند ممکن است که این گذارش ازسوی مقامات حکومت افغانستان نادرست خوانده شوند. اما، باتوجه به نفوذ که طالبان درولسوالی ها وولایات کشور دارند وبا توجه به توانایی های رزمی طالبان درمناطق مختلف کشور و هم چنان افزایش حملات انتحاری درنقاط مختلف کشور، می توان نسبت به نتیجه این گذارش اعتماد کرد. گذارش که درآن نشان از قدرتمندی طالبان وضعف نیروهای خارجی وحکومت افغانستان نفس اصلی گذارش را تشکیل می دهد، هرچند که این گذارش به میزان تلفات افراد ملکی درجنگ ها وبه ویژه کشتار افراد ملکی از سوی طالبان ومخالفان دولت پرداخته است. اما، این گذارش حاکی از یک واقعیت تلخ است که طالبان نسبت به سالهای قبل به مراتب قدرتمندتر و پرنفوذ ترگردیده است.

کشتن شدن یک فرد به عنوان حداقلی ترین معیار درکشتارافراد غیرنظامی ازسوی گروه های درگیر درگشور دریک روز، حکایت از دست بالای مخالفان دولت درسازماندهی وشکل دهی کشتارها وناامنی ها دارد که درطی چندسال گذشته مقامات امنیتی کشوروجامعه جهانی تلاش کرده اند که به نحوی آنها را پوشیده نگهدارند و از این واقعیت بگریزند. حملات اخیرنیروهای مخالف دولت درنقاط مختلف کشور وبه خصوص حمله بالای پایگاه های نیروهای خارجی درکشورنشان از قدرتمندی طالبان دارد وافزایش 96 درصدی کشتارازسوی این گروه دال براین ادعاست. که متاسفانه این تهدیدات واین مشکل از سوی نهادهای امنیتی کشوربه طورجدی به عنوان یک مشکل مورد تأمل قرارنگرفته، ووجود چنین دیدگاهی درخصوص برخورد با طالبان با عث شده است که این مشکل هر روز عمق بگیرد وریشه دارتر شود. مثل معروفی است که هرچه آشکارشود، خطرش کمترمی شود. بدون شک هرقدرکه نهادهای امنیتی کشورازقدرتمندی طالبان ونیروهای مخالف دولت سخن بگوید، حکومت وجامعه جهانی درقبال این مسئله بیشترتأمل می کنند وراهکارهای مناسب تر وجدی تر را به منظور حل این مشکل روی دست می گیرند. درشرایطی که هر روز مخالفین حکومت قدرتمندتر می شود. اما، حکومت ازاین مسئله چشم پوشی می کند  ویاهم اغماض میکند. طبیعی ترین حاصلش قربانی هرپه بیشترفرمانبرداران از آن حکومت است که بایست توسط مخالفان آن تاوان های جانی ومالی وروحی جبران نشدنی را بپردازند.

درحالی که ایجاب می کند که دولت افغانستان به منظورجلوگیری از کشتارافراد ملکی، درصدرتضعیف طالبان از هرمجرای که ممکن است برآید وبا اعلامیه های تأسف بارانه بارمسوولیت خویش را به زمین نگذارند ومردم را نیز غمگین تر نسازند. مقابله با مجاری وگروههای که امنیت شهروندان ورعیت را برهم می زنند از عمده ترین وظایف دولت است که طی چندسال گذشته کم کاری های فراوانی دراین راستا وجود دارد.